محوري براي وحدت


 

نويسنده: احمدالله ياري




 

نگاهي به جايگاه مسجد در قرآن
 

پيامبر (ص) بعد از هجرت به مدينه و استقلال سياسي مسلمانان، جامعه نوپاي خود را با محوريت مسجد به وجود آورد. بازار مدينه هم در کنار مسجد شکل گرفت. تجهيز نيرو براي جنگ، اعزام مبلغ، آموزش هاي ديني و حل و فصل مشکلات مردم در اين پايگاه اجتماعي صورت مي گرفت. در زمان پيامبر (ص) مسجد به معناي واقعي کلمه پايگاهي فرهنگي، اجتماعي و سياسي بوده است. بنابراين نوع مديريتي که پيامبر (ص) نسبت به اين پايگاه اجتماعي اعمال کرده اند، مي تواند الگويي ممتاز براي همه مسلمانان باشد. در اين نوشتار به بعضي از ابعاد اهميت مسجد در جامعه و دامنه تاثيرگذاري آن با توجه به آيات قرآن مي پردازيم.
وقتي تاکيد پيامبر (ص) بر اهميت مسجد و نقش آن را در جامعه ديني مطالعه مي کنيم در کنار اين توصيه ها و سفارشات، برخوردهاي قاطع با انحرافات اجتماعي هم وجود دارد. آيات قرآن و احاديث پيامبر (ص) از طرفي بر عمراني و آباداني مساجد تاکيد مي کند و در مقابل پيامبر (ص) را مي بينيم که دستور سوزاندن مسجدي به نام «ضرار» را هم صادر مي کند و در اين حکم به حدي قاطع است که بعد از سوزاندن مسجد، بقاياي آن را ويران و محل آن مسجد را تبديل به زباله داني مي کند. اين دو گانگي در برخورد با يک پديده اجتماعي بدون توجه به اصول مديريت فرهنگي پيامبر (ص) غير قابل درک و متناقض است و حتي داغ اين دو گانگي ظاهري در دل بانيان اصلي انحراف هرگز از بين نمي رود تا وقتي که به تعبير قرآن دل هايشان قطعه قطعه شود و بميرند.

مسجدي که ضرر داشت
 

ماجراي مسجد ضرار از حوادث مهم تاريخ اسلام به شمار مي آيد و قرآن هم اشاره هايي به اين واقعه تاريخي شده است. قرآن خبر از ساخت مسجدي به نام ضرار مي دهد که بانيان و متوليان مسجد مدعي بودند مسجد را براي افراد ناتوان و بيمار و پيرمردان از کار افتاده مي سازند. اين مسجد در نزديکي مسجد قبا ساخته شد و از پيامبر (ص) خواستند در اين مسجد نماز اقامه کنند ولي پيامبر (ص) عازم جنگ تبوک بود و اجابت اين درخواست را موکول به اتمام جنگ کرد. در بازگشت و تکرار مجدد درخواست سابق، آيات 107 تا 110 سوره توبه نازل شد و پيامبر (ص) را از اقامه نماز در آن مسجد نهي کرد. پيامبر (ص) بعد از نزول آيات مذکور، دستور دادند مسجد را بسوزانند و بقاياي آن را ويران و محل آن مسجد را تبديل به زباله داني کنند.
در اين ماجراي ساخت مسجد و دلايل آن ظاهراً موجه و بدون اشکال بود اما چرا پيامبر (ص) چنين برخورد تندي با آنها کرد؟!
آيات 107 تا 109 سوره توبه به اهداف اصلي بناي مسجد ضرار اين گونه مي پردازد:
107- (گروهي ديگر از آنها) کساني هستند که مسجدي ساختند براي زيان (به مسلمانان) و (تقويت) کفر و تفرقه ميان مومنان و کمين گاه براي کسي که با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه کرده بود، آنها سوگند ياد مي کنند که نظري جز نيکي (و خدمت) نداشته ايم اما خداوند گواهي مي دهد که آنها دروغگو هستند.
108- هرگز در آن قيام (و عبادت) مکن، آن مسجدي که از روز نخست بر پايه تقوي بنا شده، شايسته تر است که در آن قيام (و عبادت) کني. در آن مرداني هستند که دوست مي دارند پاکيزه باشند و خداوند پاکيزگان را دوست دارد.
109- آيا کسي که شالوده آن را بر پرهيز از خدا و خشنودي او بنا کرده، بهتر است يا کسي که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستي بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرو مي ريزد و خدوند گروه ستمگر را هدايت نمي کند.
با توجه به آيات فوق اهداف اصلي بانيان مسجد عبارت بود از:
1. زيان رساندن به جامعه مسلمانان، به تعبير «ضرار» در قرآن به معناي زيان رساندن آگاهانه است يعني اهدافي که براي ساخت مسجد طرح شده بود فقط فريبي بود تا در پرتو آن هدف اصلي خودشان را دنبال کنند.
2. تقويت مباني کفر و بازگشت دادن مردم به وضع قبل از اسلام.
3. ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان.
4. ايجاد مرکز و کانوني براي مخالفان اسلام.
موارد فوق اهداف واقعي بانيان اصلي مسجد ضرار بود که قرآن توطئه آنها را افشا کرد.
از نحوه برخورد پيامبر (ص) با مساله مسجد ضرار، نکات بسيار مهمي مي توان استنباط کرد نکات سلبي آن همان برخورد قاطع پيامبر (ص) با انحرافات اجتماعي است و در اين برخورد هم هيچ گونه مدارايي وجود نداشت. برخورد با افرادي که با شعارهاي ارزشي به مبارزه با اصول و مباني ديني مي پردازند، نشان از زيرکي و بصيرت پيامبر (ص) داشت. درباره اين مساله مي توان به تفصيل سخن گفت ولي در اين نوشتار بيشتر نکات ايجابي اين برخورد و تحليل و تطبيق آن با جامعه فعلي مورد نظر است.
برخورد پيامبر (ص) با بانيان مسجد ضرار، پيام هاي ايجابي مهمي داشت که بايد به آنها توجه کرد؟ اگر مخالفان اسلام با ساخت مسجد به دنبال زيان رساندن به جامعه ديني هستند پس بايد در مقابل، مساجد به گونه اي ساخته شوند که به دنبال نفع رساندن به جامعه باشند و همچينن به تقويت مباني توحيدي و حفظ و ارتقاي زندگي مردم بپردازند و از همه مهم تر عوامل وحدت و يکپارچگي اجتماع باشند و به جاي اينکه مرکزي براي مخالفان اسلام باشند محلي براي اجتماع نخبگان و فرهيختگان ديني باشند.
در واقع اين چهار ويژگي، چهار رکن اصلي مديريت فرهنگي جامعه است و مساجدي مي توانند عهده دار تشکيل و سازماندهي ستاد اين مديريت فرهنگي باشند، منتها تحقق اين آرمان مشروط به نحوه عملکرد مساجد است.
اگر مسجد ضرار مي تواند چنين تبعات خطرناکي براي جامعه مسلمين داشته باشد در مقابل، مسجد مطلوب و مورد تأييد اسلام هم مي تواند در مديريت فرهنگي جامعه نقشي فعال و پويا داشته باشد.
اما چگونه؟ براي اينکه مساجد نقش خود را درست ايفا کنند بايد در عمران و آباداني مساجد تلاش کرد امري که متأسفانه در ذهن برخي فقط ساختن مسجد و تزئين آن قلمداد شده است، در حالي که نازل ترين سطح شامل چنين مصاديقي مي شود و قرآن عمران و آباداني را در يک معناي وسيع تري طرح کرده است.

عمراني و آباداني مساجد
 

در آيات قرآن، عمران و آباداني مساجد به دست افرادي با ويژگي هاي خاص صورت مي گيرد، اگر کسي چنين ويژگي هايي نداشته باشد صلاحيت چنين کاري را ندارد. چنين فردي هم در حوزه اعتقادات به خدا و روز قيامت ايمان دارد و هم ايمان وي در عمل نمايان شده است و اين ظهور ايمان در عمل در ارتباط آن فرد با خدا (هنگام نماز) و در ارتباطش با اجتماع (زکات) تجلي پيدا کرده است؛ چنين فردي از شهامت و شجاعت بالايي برخوردار است.
آيات 17 و 18 سوره توبه در همين مورد است:
17- مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالي که به کفر خويش گواهي مي دهند، آنها اعمالشان نابود (و بي ارزش) شده و در آتش جاودانه خواهند ماند.
18- مساجد الهي را تنها کسي آباد مي کند که ايمان به خدا و روز قيامت آورده و نماز را بر پا دارد و زکات بپردازد و از چيزي جز خدا نترسد پس اميد است چنين گروهي هدايت يابند.
بنابراين متولي مسجد و عمران و آباداني آن نه به قوم خاصي تعلق دارد و نه به طبقه اجتماعي خاصي!
اما اگر کسي به طمع حضور افراد بيشتر در مسجد و يا بهره مندي از کمک هاي مالي بعضي طبقات مرفه جامعه، از افرادي استفاده کند که آن ويژگي ها را نداشته باشند، از خط مشي اصلي قرآن فاصله گرفته است. اما فاصله گرفتن از اين خط مشي چه تبعاتي مي تواند داشته باشد؟

آسيب شناسي مديريت مساجد
 

درگير شدن مساجد با مسائل قوميتي يا طبقاتي، باعث گرفتار شدن آنها در ظواهر امور ديني شده است. عده اي آباداني و عمران مساجد را فقط در اين مي دانند که مسجد را کاملاً با فرش بپوشانند، چراغ ها و لوسترهاي گران قيمت تهيه کنند، منبرهاي بزرگ و پر خرج براي مسجد سفارش بدهند و شکل و نماي مسجد را به گونه اي بسازند که هر چه بيشتر جلوه داشته باشد و در مقابل در تمام طول شبانه روز فقط ساعت هاي محدودي در مسجد باز باشد و فقط در بعضي نوبت ها، نماز به صورت جماعت اقامه بشود و ...
آنها همه اين کارها را هم به حساب عمران و آباداني مسجد مي گذارند، درحالي که اين کارها نازل ترين مصداق آباداني مساجد به شمار مي آيد و از طرف ديگر موجب بي رمقي مساجد و فاصله گرفتن از اهداف اصلي مي شود. البته همين عمراني و آباداني ظاهري موجبات ويراني مساجد را فراهم مي آورد.
قرآن کسي را که در ويراني مسجد و خرابي آن تلاش مي کند به عنوان ظالم ترين فرد معرفي مي کند، منتها نکته جالب اين است که ويراني مساجد از نظر قرآن «عدم ذکر خداوند» در آن است؛ بي رونقي مساجد و فاصله گرفتن از اهداف اصلي و ويراني مساجد است نه عمران و آباداني آن:
چه کسي ستمکارتر از کساني است که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيري مي کنند و سعي در ويراني آنها دارند. شايسته نيست آنان جز با ترس و وحشت وارد اين کانون هاي عبادت شوند. بهره آنها در دنيا رسوايي و در سراي ديگر عذاب عظيم است. (بقره - 114)
اگر مسجد ضرار آگاهانه به دنبال اهداف شوم خود در ضربه زدن به اسلام بود، متأسفانه بعضي از مساجد در جهان اسلام با فراموش کردن اهداف اصلي اين نهاد ديني، به صورت ناآگاهانه اهداف مسجد ضرار را دنبال مي کنند.

نكته
 

مساجد جبهه فرهنگي
 

مساجد چهار وظيفه عمده دارند:
1- برنامه هايشان به نفع جامعه باشد و باري از دوش اجتماع بر دارند.
2- مباني توحيد و حيات ديني جامعه را تقويت کنند.
3- عامل يکپارچگي و وحدت جامعه باشند.
4- مرکز اجتماع نخبگان و فرهيختگان ديني باشند.
اگر مساجد وظايف خودشان را به نحو احسن انجام بدهند، مي توان به شکل گيري نهادي فرهنگي اميد داشت و اگر مساجد، مرکزي براي اجتماع نخبگان باشند و از ايده و راهکارهاي آنها در مديريت اين پايگاه اجتماعي استفاده کنند و همچنين متوليان مساجد همان ويژگي را داشته باشند که قرآن بيان کرده است، (يعني قوميت يا طبقه خاصي مطرح نباشد و ايمان افراد در اولويت قرار گيرد) در آن صورت مي توانند به عامل وحدت و يکپارچگي در اجتماع تبديل شوند و در پرتو اين يکپارچگي و اتحاد، مباني توحيد و انديشه ديني جامعه را تقويت کنند و حيات ديني جامعه را ارتقا دهند. در اين ميان وظيفه متوليان امور مساجد بسيار مهم است و وقتي مي توانند از عهده وظايفشان بربيايند که به تعبير قرآن (لم يخش الا الله) باشند.
منبع:نشريه آيه ويژه نامه دين و فرهنگ.